اسود بن یزید نخعی کوفیاَسْوَدِ بْنِ یَزیدِ نَخَعی، ابوعمرو یا ابوعبدالرحمان د ۷۵ق/ ۶۹۴م، از تابعین مشهور کوفه و یکی از زهّاد ثمانیه بود. ۱ - شناخت اجمالیبی آنکه گزارشی از زمان تولد وی در دست باشد، روایت شده که دوره پیش از اسلام را درک کرده است [۱]
احمد عجلی، تاریخ الثقات، ج۱، ص۷، بهکوشش عبدالمعطی قلعجی، بیروت، ۴۰۵ق/۹۸۴م.
و به اصطلاح از مخضرمین بهشمار میآید.برخی از منابع کهن از این جهت که اسود، پیامبراکرم (ص) را ندیده بوده، او را از طبقه اول تابعین دانستهاند [۲]
محمد ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۱، ص۶، بیروت، دارصادر.
[۳]
یوسف ابن عبدالبر، الاستیعاب، ص۲، بهکوشش علیمحمد بجاوی، قاهره، ۳۸۰ق/۹۶۰م.
اما دیگران از آنجا که وی به روزگار پیامبراسلام (ص) ایمان آورده، او را در زمره صحابه شمردهاند. [۴]
یوسف ابن عبدالبر، الاستیعاب، ص۲، بهکوشش علیمحمد بجاوی، قاهره، ۳۸۰ق/۹۶۰م.
[۵]
ابن حجر عسقلانی، احمد، تهذیب التهذیب، ص۴۳، حیدرآباد دکن، ۳۲۵ق.
بیشتر منابع سال وفات او را ۵ق و برخی ۴ یا ۶ق ذکر کردهاند. [۶]
محمد ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۱، ص۵، بیروت، دارصادر.
[۷]
خلیفة بن خیاط، تاریخ، ص۵۲-۵۳، بهکوشش سهیل زکار، دمشق، ۹۶۷م.
[۸]
محمد بخاری، التاریخ الصغیر، ج۱، ص۸۲، بهکوشش محمود ابراهیم زاید، بیروت، ۴۰۶ق/۹۸۶م.
[۹]
عبدالله ابن قتیبه، المعارف، ج۱، ص۳۲، بهکوشش ثروت عکاشه، قاهره، ۴۰۵ق/۹۸۵م.
[۱۰]
محمد ابن حبان، الثقات، ج۱، ص۱، حیدرآباد دکن، ۳۹۸ق/۹۷۸م.
[۱۱]
محمد ذهبی، سیر اعلام النبلاء، ج۱، ص۳، بهکوشش شعیب ارنؤوط و دیگران، بیروت، ۴۰۵ق/۹۸۵م.
۲ - نسبنسبت وی به تیره «نخع» از قبیله بزرگ مَذْحِج در یمن بازمیگردد. وی به خاندانی اهل دانش تعلق داشت که از آن میان علقمة بن قیس ، عموی او، ابراهیم نخعی ، خواهرزادهاش و عبدالرحمان بن اسود ، پسرش، از مشاهیر روزگار خویش بودهاند [۱۲]
یوسف مزی، تهذیب الکمال، ج۱، ص۳۳، بهکوشش بشار عواد معروف، بیروت، ۴۰۵ق/ ۹۸۵م.
بسیاری از منابع، در مقامات معنوی به قیاس او و علقمة بن قیس پرداخته، و غالباً وی را در عبادت و زهد از علقمه برتر دانستهاند. [۱۳]
محمد ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۱، ص۹، بیروت، دارصادر.
[۱۴]
محمد بخاری، التاریخ الکبیر، ج۱، ص۴۰، حیدرآباد دکن، ۴۰۲ق/۹۸۲م.
[۱۵]
احمد ابونعیم، حلیة الاولیاء، ج۱، ص۴۰، قاهره، ۳۵۱ق/۹۳۳م.
۳ - تلاش در امر حدیثدانشاندوزی و سخت کوشی او در امر حدیث موردستایش بسیار قرار گرفته است، چنانکه به قول احمد بن حنبل وی برای شنیدن روایتی که از قول عمر برای او نقل شده بود، از عراق روانه مدینه شد و تا خود آن را از عمر نشنید، قانع نشد. [۱۶]
احمد خطیب بغدادی، الرحلة فی طلب الحدیث، ج۱، ص۹۷، بهکوشش نورالدین عتر، بیروت، ۳۹۵ق/۹۷۵م.
۴ - مشایخ رواییدر شمار صحابهای که وی از ایشان روایت کرده است، میتوان حضرت علی ع، ابوبکر، عمر، ابن مسعود ، معاذ بن جبل، ابوموسی اشعری، عایشه، بلال حبشی، حذیفة بن یمان و أم سلمه را نام برد، در حالی که نام تابعیانی چون عبید بن عمیر نیز در شمار مشایخ روایی او دیده میشود [۱۷]
عبدالله دارمی، سنن، ج۱، ص۶۲، استانبول، ۴۰۱ق/۹۸۱م.
[۱۸]
طبری، تاریخ، ج۱، ص۹۰.
[۱۹]
محمد طوسی، رجال، ج۱، ص۵، نجف، ۳۸۰ق/۹۶۱م.
[۲۰]
یوسف مزی، تهذیب الکمال، ج۱، ص۳۳-۳۴، بهکوشش بشار عواد معروف، بیروت، ۴۰۵ق/ ۹۸۵م.
[۲۱]
محمد ذهبی، سیر اعلام النبلاء، ج۱، ص۲۱، بهکوشش شعیب ارنؤوط و دیگران، بیروت، ۴۰۵ق/۹۸۵م.
درباره روایت وی از عثمان در میان منابع اختلاف است: [۲۲]
ابن حجر عسقلانی، احمد، تهذیب التهذیب، ج۱، ص۴۳، حیدرآباد دکن، ۳۲۵ق.
بر اینکه وی از عثمان روایت نکرده، اتفاق نظر دارند، اما ذهبی تصریح دارد که وی از عثمان روایت کرده است.برادرش عبدالرحمان بن یزید، پسرش عبدالرحمان و نیز عامر بن شراحیل شعبی ، ابراهیم بن یزید نخعی ، ابواسحاق سبیعی ، عمارة بن عمیر و کسان بسیار دیگری از او روایت کردهاند. [۲۳]
محمد ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۱، ص۴۷، بیروت، دارصادر.
[۲۴]
مسلم بن حجاج، صحیح، ج۱، ص۶۵، بهکوشش محمدفؤاد عبدالباقی، استانبول، ۴۰۱ق/ ۹۸۱م.
[۲۵]
مسلم بن حجاج، صحیح، ج۱، ص۷۲، بهکوشش محمدفؤاد عبدالباقی، استانبول، ۴۰۱ق/ ۹۸۱م.
[۲۶]
احمد ابونعیم، حلیة الاولیاء، ج۱، ص۴۰، قاهره، ۳۵۱ق/۹۳۳م.
[۲۷]
احمد ابونعیم، حلیة الاولیاء، ج۱، ص۵۰، قاهره، ۳۵۱ق/۹۳۳م.
[۲۸]
محمد ابن قیسرانی، الجمع بین رجال الصحیحین، ج۱، ص۷، بیروت، ۴۰۵ق/۹۸۵م.
[۲۹]
یوسف مزی، تهذیب الکمال، ج۱، ص۳۴، بهکوشش بشار عواد معروف، بیروت، ۴۰۵ق/ ۹۸۵م.
[۳۰]
محمد ذهبی، سیر اعلام النبلاء، ج۱، ص۲۱، بهکوشش شعیب ارنؤوط و دیگران، بیروت، ۴۰۵ق/۹۸۵م.
۵ - تسلط بر علم قرائتاسود افزون بر حدیث ، در علم قرائت نیز دست داشت و قرآن را از محضر ابن مسعود آموخته بوده است [۳۱]
محمد ابن جزری، غایة النهایة، ج۱، ص۷۱، بهکوشش برگشترسر، قاهره، ۳۵۱ق/۹۳۲م.
یحیی بن وثّاب ، ابراهیم نخعی و ابواسحاق سبیعی از شاگردان او در قرائت به شمار میآیند [۳۲]
محمد ابن جزری، غایة النهایة، ج۱، ص۷۱، بهکوشش برگشترسر، قاهره، ۳۵۱ق/۹۳۲م.
برای روایات مربوط به قرائت آموزی وی، [۳۳]
احمد بن حنبل، العلل و معرفة الرجال، ج۱، ص۸۹، به کوشش طلعت قوچ ییگیت و اسماعیل جراح اوغلی، آنکارا، ۹۶۳م.
[۳۴]
مسلم بن حجاج، صحیح، ج۱، ص۶۵، بهکوشش محمدفؤاد عبدالباقی، استانبول، ۴۰۱ق/ ۹۸۱م.
اعمش که از بزرگان علم قرائت در سده ق محسوب میشود، قرائتش با واسطه ابراهیم نخعی و یحیی بن وثّاب به اسود میرسد [۳۵]
محمد ابن جزری، غایة النهایة، ج۱، ص۱۵، بهکوشش برگشترسر، قاهره، ۳۵۱ق/۹۳۲م.
گاه در منابع، قرائات شاذی هم به وی نسبت دادهاند؛ از جمله قرائت «و غیر الضالین».۶ - ملازماناسود را از ملازمان عمر بن خطاب [۳۶]
محمد ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۱، ص۳، بیروت، دارصادر.
و نیز از جمله مفتیان «اصحاب» شاگردان ابن مسعود دانستهاند. [۳۷]
عجلى، احمد، تاريخ الثقات، ص۸، بهكوشش عبدالمعطى قلعجى، بيروت، ۴۰۵ق/۹۸۴م.
همچنین وی با عایشه مصاحبت بسیار داشته، و درباره دوستی او با عایشهروایات فراوانی نقل شدهاست. بهگفتهای عایشهاو را «عزیزترین مردمان کوفه، نزد خود» دانسته است [۳۸]
محمد ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۱، ص۳، بیروت، دارصادر.
[۳۹]
احمد بن حنبل، العلل و معرفة الرجال، ج۱، ص۹۳، به کوشش طلعت قوچ ییگیت و اسماعیل جراح اوغلی، آنکارا، ۹۶۳م.
[۴۰]
احمد بن حنبل، مسند، ج۱، ص۷۲، قاهره، ۳۱۳ق.
اسود از عایشه روایات فراوانی درباره رفتار و کردار پیامبر(ص) نقل کرده است [۴۱]
احمد بن حنبل، مسند، ج۱، ص۳، قاهره، ۳۱۳ق.
[۴۲]
احمد بن حنبل، مسند، ج۱، ص۳۴، قاهره، ۳۱۳ق.
[۴۳]
احمد بن حنبل، مسند، ج۱، ص۱۶، قاهره، ۳۱۳ق.
[۴۴]
محمد بخاری، صحیح، ج۱، ص۶۴، بهکوشش محمد ذهنی افندی، استانبول، ۴۰۱ق/۹۸۱م.
[۴۵]
مسلم بن حجاج، صحیح، ج۱، ص۵۷۸، بهکوشش محمدفؤاد عبدالباقی، استانبول، ۴۰۱ق/ ۹۸۱م.
[۴۶]
مسلم بن حجاج، صحیح، ج۱، ص۷۲۴، بهکوشش محمدفؤاد عبدالباقی، استانبول، ۴۰۱ق/ ۹۸۱م.
[۴۷]
محمد ترمذی، سنن، ج۱، ص۵۴، بهکوشش ابراهیم عطوه عوض، استانبول، ۴۰۱ق/۹۸۱م.
۷ - حضور نیافتن در جنگ صفیناسود به همراه ابن مسعود و تنی چند، در صحرای ربذه بر جنازه ابوذر غفاری نماز خواندند و به خاکش سپردند [۴۸]
طبری، تاریخ، ج۱، ص۹۰.
[۴۹]
احمد ابن اعثم، الفتوح، ج۱، ص۷۷، بهکوشش علی مشیری، بیروت، ۴۱۱ق/۹۸۱م.
به گفته سیف بن عمر در حرکتهای ضدعثمان، اسود در کنار برخی از یاران ابن مسعود شرکت داشته [۵۰]
طبری، تاریخ، ج۱، ص۴۸.
[۵۱]
طبری، تاریخ، ج۱، ص۵۲.
[۵۲]
عبدالحمید ابن ابی الحدید، شرح نهج البلاغة، ج۱، ص۲۹، بهکوشش محمد ابوالفضل ابراهیم، قاهره، ۳۷۸ق/۹۵۹م.
[۵۳]
عبدالحمید ابن ابی الحدید، شرح نهج البلاغة، ج۱، ص۳۰، بهکوشش محمد ابوالفضل ابراهیم، قاهره، ۳۷۸ق/۹۵۹م.
و نیز گفته شده است که وی برای حضور نیافتن در جنگ صفین از حضرت علی (ع) اجازه گرفت و قصد ثغور دیلم کرد و سپس با مصعب بن زبیر به باجمیرا در انبار رفت و از همانجا به قصد گزاردن حج محرم شد. [۵۴]
محمد ابوبشر دولابی، الکنی و الاسماء، ج۱، ص۵، حیدرآباد دکن، ۳۲۲ق.
[۵۵]
احمد بلاذری، انساب الاشراف، ج۱، ص۵۴، بهکوشش گویتین، بیتالمقدس، ۹۳۶م.
[۵۶]
ابراهیم ثقفی، الغارات، ج۱، ص۶۲ - ۶۵، بهکوشش جلالالدین محدث ارموی، تهران، ۳۵۵ش.
۸ - اوصافدر منابع رجالیِ اهل سنت از او با عنوان ثقه یاد کردهاند [۵۷]
احمد عجلی، تاریخ الثقات، ج۱، ص۷، بهکوشش عبدالمعطی قلعجی، بیروت، ۴۰۵ق/۹۸۴م.
[۵۸]
یحیی نووی، تهذیب الاسماء و اللغات، ص۲۲، قاهره، ۳۴۶ق/ ۹۲۷م.
[۵۹]
یوسف مزی، تهذیب الکمال، ج۱، ص۳۴، بهکوشش بشار عواد معروف، بیروت، ۴۰۵ق/ ۹۸۵م.
شعبه دربارهاش گوید که «او سرمایه اهل کوفه به حساب میآید» [۶۰]
محمد ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۱، ص۵، بیروت، دارصادر.
اسود را به پارسایی و دینداری ستوده و از « زهاد ثمانیه » به شمار آوردهاند. ۹ - اهتمام زیاد به عبادات۹.۱ - روزهدر منابع نیز، اخبار زیادی از زهد و عبادات وی نقل شده است [۶۱]
محمد ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۱، ص۱، بیروت، دارصادر.
[۶۲]
احمد ابن عبدربه، العقد الفرید، ج۱، ص۷۱، بهکوشش احمد امین و دیگران، بیروت، ۴۰۲ق/۹۸۲م.
[۶۳]
احمد ابونعیم، حلیة الاولیاء، ج۱، ص۳۰، قاهره، ۳۵۱ق/۹۳۳م.
به گفته ذهبی شهرت فراوان وی در عبادت میان مردمان، ضربالمثل شده بود.گفتهاند که وی، پیوسته روزهدار بوده، و حتی به هنگام سفر یا در روزهای بسیار گرم، روزه خود را افطار نمیکرده است، چندانکه گاه دوستانش در این باره بر او خرده میگرفتهاند. همچنین به گفته حنش بن حارث ، وی یکی از چشمانش را بهسبب روزهداری زیاد، از دست داده بوده است [۶۴]
محمد ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۱، ص۱، بیروت، دارصادر.
[۶۵]
یعقوب بسوی، المعرفة و التاریخ، ج۱، ص۵۹، بهکوشش اکرم ضیاء عمری، بغداد، ۹۷۵م.
این نکته جالب توجه است که برپایه نقل منابع، اسود در هنگام عبادت همچون راهبان مسیحی، ردایی بر تن میکرده است [۶۶]
محمد ذهبی، سیر اعلام النبلاء، ص۱، بهکوشش شعیب ارنؤوط و دیگران، بیروت، ۴۰۵ق/۹۸۵م.
و عمارة بن عمیر او را «راهبی از راهبان» شمرده است. [۶۷]
احمد ابونعیم، حلیة الاولیاء، ج۱، ص۴۰، قاهره، ۳۵۱ق/۹۳۳م.
۹.۲ - نمازدرباره اهتمام وی به نماز ، روایتهای بسیاری در دست است که گاه از اغراق به دور نیست؛ از جمله آوردهاند که وی در شبانه روز ۰۰ رکعت نماز میگزارده است [۶۸]
محمد ذهبی، تذکرة الحفاظ، ج۱، ص۱، حیدر آباد دکن، ۳۸۸ق/۹۶۸م.
[۶۹]
یحیی نووی، تهذیب الاسماء و اللغات، ص۲۲، قاهره، ۳۴۶ق/ ۹۲۷م.
که نظیر همین روایات را درباره پسر اسود آورده؛ [۷۰]
یوسف مزی، تهذیب الکمال، ج۱، ص۳۴، بهکوشش بشار عواد معروف، بیروت، ۴۰۵ق/ ۹۸۵م.
[۷۱]
یوسف مزی، تهذیب الکمال، ج۱، ص۳۵، بهکوشش بشار عواد معروف، بیروت، ۴۰۵ق/ ۹۸۵م.
و نیز در روایاتی دیگر، به علاقه فراوان او، به شرکت در نماز جماعت و الزام به خواندن نماز در اول وقت در هر شرایطی اشاره شده است [۷۲]
محمد ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۱، ص۱، بیروت، دارصادر.
[۷۳]
محمد بخاری، صحیح، ج۱، ص۵۸، بهکوشش محمد ذهنی افندی، استانبول، ۴۰۱ق/۹۸۱م.
[۷۴]
یعقوب بسوی، المعرفة و التاریخ، ج۱، ص۵۹، بهکوشش اکرم ضیاء عمری، بغداد، ۹۷۵م.
[۷۵]
یعقوب بسوی، المعرفة و التاریخ، ج۱، ص۶۰، بهکوشش اکرم ضیاء عمری، بغداد، ۹۷۵م.
در شدت دلبستگی او به خواندن قرآن ، گفتهاند که در ماه رمضان ، قرآن را در شب، و در ماههای دیگر در شب ختم میکرده است.۹.۳ - حجاسود در بهجای آوردن حج ، سخت اهتمام میورزید. از اینرو او را «حَجّاج» لقب داده بودهاند [۷۶]
محمد ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۱، ص۳، بیروت، دارصادر.
[۷۷]
محمد ذهبی، تذکرة الحفاظ، ج۱، ص۱، حیدر آباد دکن، ۳۸۸ق/۹۶۸م.
در منابع کهن سخن از آن است که وی در طول عمر خود به گفتهای ۵ بار حج و عمره به جای آورده است [۷۸]
محمد ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۱، ص۱، بیروت، دارصادر.
[۷۹]
محمد ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۱، ص۲، بیروت، دارصادر.
[۸۰]
عبدالله ابن قتیبه، المعارف، ج۱، ص۳۲، بهکوشش ثروت عکاشه، قاهره، ۴۰۵ق/۹۸۵م.
[۸۱]
محمد ابن حبان، الثقات، ج۱، ص۱، حیدرآباد دکن، ۳۹۸ق/۹۷۸م.
[۸۲]
احمد ابونعیم، حلیة الاولیاء، ج۱، ص۴۰، قاهره، ۳۵۱ق/۹۳۳م.
[۸۳]
عبدالکریم سمعانی، انساب، ج۳، ص۵، حیدرآباد دکن، ۴۰۲ق/ ۹۸۲م.
همچنین روایت شده که پسرش نیز در کثرت حج به او اقتداء کرده است [۸۴]
یحیی نووی، تهذیب الاسماء و اللغات، ص۲۲، قاهره، ۳۴۶ق/ ۹۲۷م
[۸۵]
یوسف مزی، تهذیب الکمال، ج۱، ص۳۴، بهکوشش بشار عواد معروف، بیروت، ۴۰۵ق/ ۹۸۵م.
[۸۶]
محمد ذهبی، تذکرة الحفاظ، ج۱، ص۱، حیدر آباد دکن، ۳۸۸ق/۹۶۸م.
بهگفته ابنسعد ، اسود یکبار به اتفاق ابوبکر حج گزارده است.ابن حجر عسقلانی میگوید که وی علاوه بر ابوبکر، عمر و عثمان را نیز در برخی از سفرهای حج همراهی میکرده است. [۸۷]
ابن حجر عسقلانی، احمد، تهذیب التهذیب، ص۴۳، حیدرآباد دکن، ۳۲۵ق.
گویند که وی برای شرکت در مراسم حج از خانهاش در کوفه یا محلی در نزدیکی آن شهر محرم میشده، و از آنجا لبیک گویان قصد حج میکرده است [۸۸]
محمد ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۱، ص۱، بیروت، دارصادر.
[۸۹]
محمد ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۱، ص۲، بیروت، دارصادر.
[۹۰]
محمد ذهبی، سیر اعلام النبلاء، ج۱، ص۱، بهکوشش شعیب ارنؤوط و دیگران، بیروت، ۴۰۵ق/۹۸۵م.
و به امر حج چندان عنایت داشته که اگر فرد مستطیعی حج نگزارده از دنیا میرفت، وی بر جنازهاش نماز نمیخوانده است. [۹۱]
محمد ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۱، ص۳، بیروت، دارصادر.
۱۰ - وفاتاسود در کوفه از دنیا رفت [۹۲]
محمد ذهبی، دول الاسلام، ج۱، ص۶، حیدرآباد دکن، ۳۶۴ق.
و گویند هنگام مرگ به گریه افتاد و علت زاریش را شرمساری از پروردگار بهسبب خطاهایش عنوان کرد. [۹۳]
محمد ذهبی، سیر اعلام النبلاء، ج۱، ص۲، بهکوشش شعیب ارنؤوط و دیگران، بیروت، ۴۰۵ق/۹۸۵م.
[۹۴]
اسماعیل ابن کثیر، البدایة و النهایة، ج۱، ص۴، بهکوشش احمد ابوملحم و دیگران، بیروت، ۴۰۷ق/۹۸۷م.
۱۱ - فهرست منابع(۱) عبدالحمید ابن ابی الحدید، شرح نهج البلاغة، بهکوشش محمد ابوالفضل ابراهیم، قاهره، ۳۷۸ق/۹۵۹م. (۲) عبدالله ابن ابی داوود، المصاحف، بیروت، ۴۰۵ق/۹۸۵م. (۳) احمد ابن اعثم، الفتوح، بهکوشش علی مشیری، بیروت، ۴۱۱ق/۹۸۱م. (۴) محمد ابن جزری، غایة النهایة، بهکوشش برگشترسر، قاهره، ۳۵۱ق/۹۳۲م. (۵) محمد ابن حبان، الثقات، حیدرآباد دکن، ۳۹۸ق/۹۷۸م. (۶) ابن حجر عسقلانی، احمد، تهذیب التهذیب، حیدرآباد دکن، ۳۲۵ق. (۷) محمد ابن سعد، الطبقات الکبری، بیروت، دارصادر. (۸) یوسف ابن عبدالبر، الاستیعاب، بهکوشش علیمحمد بجاوی، قاهره، ۳۸۰ق/۹۶۰م. (۹) احمد ابن عبدربه، العقد الفرید، بهکوشش احمد امین و دیگران، بیروت، ۴۰۲ق/۹۸۲م. (۱۰) عبدالله ابن قتیبه، المعارف، بهکوشش ثروت عکاشه، قاهره، ۴۰۵ق/۹۸۵م. (۱۱) محمد ابن قیسرانی، الجمع بین رجال الصحیحین، بیروت، ۴۰۵ق/۹۸۵م. (۱۲) اسماعیل ابن کثیر، البدایة و النهایة، بهکوشش احمد ابوملحم و دیگران، بیروت، ۴۰۷ق/۹۸۷م. (۱۳) محمد ابوبشر دولابی، الکنی و الاسماء، حیدرآباد دکن، ۳۲۲ق. (۱۴) احمد ابونعیم، حلیة الاولیاء، قاهره، ۳۵۱ق/۹۳۳م. (۱۵) احمد بن حنبل، العلل و معرفة الرجال، به کوشش طلعت قوچ ییگیت و اسماعیل جراح اوغلی، آنکارا، ۹۶۳م. (۱۶) احمد بن حنبل، مسند، قاهره، ۳۱۳ق. (۱۷) محمد بخاری، التاریخ الصغیر، بهکوشش محمود ابراهیم زاید، بیروت، ۴۰۶ق/۹۸۶م. (۱۸) محمد بخاری، التاریخ الکبیر، حیدرآباد دکن، ۴۰۲ق/۹۸۲م. (۱۹) محمد بخاری، صحیح، بهکوشش محمد ذهنی افندی، استانبول، ۴۰۱ق/۹۸۱م. (۲۰) یعقوب بسوی، المعرفة و التاریخ، بهکوشش اکرم ضیاء عمری، بغداد، ۹۷۵م. (۲۱) احمد بلاذری، انساب الاشراف، بهکوشش گویتین، بیتالمقدس، ۹۳۶م. (۲۲) محمد ترمذی، سنن، بهکوشش ابراهیم عطوه عوض، استانبول، ۴۰۱ق/۹۸۱م. (۲۳) ابراهیم ثقفی، الغارات، بهکوشش جلالالدین محدث ارموی، تهران، ۳۵۵ش. (۲۴) احمد خطیب بغدادی، الرحلة فی طلب الحدیث، بهکوشش نورالدین عتر، بیروت، ۳۹۵ق/۹۷۵م. (۲۵) خلیفة بن خیاط، تاریخ، بهکوشش سهیل زکار، دمشق، ۹۶۷م. (۲۶) عبدالله دارمی، سنن، استانبول، ۴۰۱ق/۹۸۱م. (۲۷) محمد ذهبی، تذکرة الحفاظ، حیدر آباد دکن، ۳۸۸ق/۹۶۸م. (۲۸) محمد ذهبی، دول الاسلام، حیدرآباد دکن، ۳۶۴ق. (۲۹) محمد ذهبی، سیر اعلام النبلاء، بهکوشش شعیب ارنؤوط و دیگران، بیروت، ۴۰۵ق/۹۸۵م. (۳۰) محمد ذهبی، معرفة القراء الکبار، بهکوشش شعیب ارنؤوط و دیگران، بیروت، ۴۰۸ق/۹۸۸م. (۳۱) عبدالکریم سمعانی، انساب، حیدرآباد دکن، ۴۰۲ق/ ۹۸۲م. (۳۲) طبری، تاریخ. (۳۳) محمد طوسی، رجال، نجف، ۳۸۰ق/۹۶۱م. (۳۴) احمد عجلی، تاریخ الثقات، بهکوشش عبدالمعطی قلعجی، بیروت، ۴۰۵ق/۹۸۴م. (۳۵) یوسف مزی، تهذیب الکمال، بهکوشش بشار عواد معروف، بیروت، ۴۰۵ق/ ۹۸۵م. (۳۶) مسلم بن حجاج، صحیح، بهکوشش محمدفؤاد عبدالباقی، استانبول، ۴۰۱ق/ ۹۸۱م. (۳۷) یحیی نووی، تهذیب الاسماء و اللغات، قاهره، ۳۴۶ق/ ۹۲۷م. ۱۲ - پانویس
۱۳ - منبعدانشنامه بزرگ اسلامی، مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی، برگرفته از مقاله «اسود بن یزید نخعی»، ج۸، ص۳۵۰۳. |